۲۰ مرداد ۱۳۸۷

حامد

10 سال پيش شب ششم شعبان (تولد امام سجّاد كه اون سال مي شد 4 آذر) حامدم به دنيا اومد و با اومدنش روشني و رنگ تازه اي به زندگيمون بخشيد و دلهامون رو آفتابي تر كرد .
هر سال به مباركي همين روز براش جشن تولّد مي گرفتيم ولي امسال مشكلات و سختياي طاقت فرساي اين روزها باعث شد كه جشن تولّدش رو عقب بندازيم و تا 4 آذر منتظر شرايط بهتري واسه جشن بمونيم .
اين 10 سال به سرعت باد گذشت و نمي دونم چقدر روياي ما براي ساختن يك زندگي شاد و آرام واسه پسركمون به واقعيت رسيد؟
حالا هم تمام تلاشمون اينه كه تو تندباد بيرحم اين روزها براش تكيه گاه باشيم و بار مشكلات اين روزها رو دوش خودمون باشه ... هرچند ديدن يك لبخند شيرين اون مي تونه بهارو دوباره به هواي سرد و زمستوني اين بيراهه برگردونه !
به قول پابلو نرودا : خنده اش نان زندگاني است