۲۰ آذر ۱۳۸۷

پاییز ترانه

هر ترانه‌ای بازتاب صدای دل ماست
یه روز صدای دل ما محمد نوری بود که "جان مریم" میخوند:
... چشماتو وا کن, سری بالا کن, در اومد خورشید, شد هوا سپید, وقت اون رسید, که بریم به صحرااااا...
روزگار نامهربون گذشت تا از محمد نوری به محسن چاووشی پرت شدیم:
آهای تو که به خوابی, عمیق و سرد رفتی, تو قلبا سبز موندی, اگرچه زرد رفتی, کنار خاطراتم, با تو همیشه خنده‌اس, طرحی که از تو دارم, شبیه یک پرنده‌اس...
ما پرت شدیم چون بارون تند پاییزی جاده رو خیس کرده بود؛
لیز خوردیم و سرمایه‌ی خنده‌ی کسانی شدیم که ما رو پاک کردن تا خودشونو نشون بدن:
خندان, پیروز, برنده!
راستی امروز کدوم ترانه‌ی پاییزی، ما رو می‌خونه؟!